ابوهاشم جعفری
اَبوهاشِمِ جَعْفَری، داوود بن قاسم به اسحاق بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب بود (د جمادی الاول 261 / فوریۀ 875)، از اصحاب 4 تن از امامان: امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام عسكری (ع) و از راویان نامدار امامیه.
از آنجا كه ابوهاشم از سلالۀ جعفر بن ابی طالب بود، او را جعفری خواندهاند. شهرت وی به سبب روایاتی است كه دربارۀ امامان یاد شده، از او نقل گردیده و ازجمله شامل معجزاتی است كه از آنان دیده بوده است (مثلاً نک : كلینی، 1 / 123، جم ؛ ابن بابویه، فقیه، 4 / 517، جم ؛ طبرسی، 333، جم ). در برخی از منابع آمده كه وی با امام مهدی (ع) نیز دیدار داشته است (نک : طوسی، الفهرست، 67).
از سرگذشت ابوهاشم چندان اطلاعی در دست نیست، تنها میدانیم كه پدر وی قاسم بن اسحاق از یاران محمد بن عبدالله، معروف به نفس زكیه بوده و در جریان قیام وی، از سوی او برای دعوت به یمن فرستاده شده، ولی پیش از آنكه كار خود را آغاز كند، نفس زكیه به قتل رسیده است (طبری، 7 / 561؛ ابوالفرج، 301).
ابوهاشم اهل بغداد بود (طوسی، همانجا؛ خطیب، 8 / 369)، ولی سفرهایی به سامرا و مدینه برای ملاقات با ائمه (ع) داشته است (مسعودی، اثبات، 202؛ قس: طبرسی، 343). نیز از منابع چنین برمیآید كه وی مدتی هم در خوزستان زندگی میكرده است. هنگامی كه امام رضا (ع) در مسیر خراسان از اهواز میگذشت، ابوهاشم در ایذج (ایذه) به سر میبرد و برای ملاقات با آن حضرت راهی اهواز شد (راوندی، 2 / 661). جمعی از مشاهیر امامیه، همچون احمد بن ابی عبدالله برقی (ابن بابویه، «مشیخة»، 517)، احمد بن محمد بن عیسی (همو، التوحید، 82)، سهل بن زیاد آدمی (همان، 83)، فضل بن شاذان نیشابوری (كشی، 543-544)، سعد بن عبدالله اشعری (طوسی، الغیبة، 120) و عبدالله بن جعفر حمیری (نجاشی، 447) را از راویان وی برشمردهاند (برای برخی دیگر از مشایخ و راویان او، نک : اردبیلی، 1 / 307). رجالشناسان و مورخان زهد و دانش او را ستوده و ثقهاش خواندهاند (نک : نجاشی، 156؛ طوسی، رجال، 401، 414، 431؛ مسعودی، مروج، 4 / 63). تنها كشی براساس برخی روایات وی، نسبت ارتفاع (غلو) به او داده است (ص 571). به گفتۀ مسعودی مقبرۀ او مشهور بوده است (همانجا).
ابوهاشم شخصی جسور و بیپروا بود و با امرا و خلفای عباسی درگیریهایی داشت (ابوالفرج، 644؛ خطیب، همانجا). چنانكه بارها ازجمله در 252 ق (طبری، 9 / 369-371) و 258 ق (طبرسی، 354-355) در سامرا به زندان افتاد (نیز نك : طوسی، الغیبة، 123؛ اربلی، 3 / 222). در عین حال نزد زمامداران محترم شمرده میشد، چنانكه در 251 ق در جریان شورش كوفه به رهبری حسین بن محمد علوی، از طرف مزاحم بن خاقان كارگزار عباسی، به عنوان میانجی برای مذاكره با حسین فرستاده شد (طبری، 9 / 328؛ ابوالفرج، 665؛ نیز نك ؛ طوسی، الفهرست، همانجا).
ابن عیاش جوهری در مورد روایات ابوهاشم جعفری كتابی با عنوان اخبار ابی هاشم الجعفری تألیف كرده بود كه بخشهایی از آن در منابع مختلف نقل شده است. همو كتاب دیگری نیز با عنوان شعر ابنهاشم الجعفری نوشته بوده است (نک : ه د، ابنعیاش، احمد) از شعر ابوهاشم دو بیت معروف در رثای یحیی بن عمر علوی كه در حضور یكی از امرای عباسی خوانده شده، در منابع آمده است (نک : طبری، 9 / 270؛ نیز طبرسی، 348، 353). به هر حال وی شاعری كمگوی بود (ابن ندیم، 186؛ ابن شهرآشوب، 150). طوسی در الفهرست (همانجا) تألیف كتابی را به ابوهاشم نسبت داده است، (قس: نجاشی، همانجا).
مآخذ
ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، به كوشش هاشم حسینی طهرانی، تهران، 1387 ق؛ همو، فقیه من لایحضره الفقیه، به كوشش علیاكبر غفاری، قم، 1404 ق؛ همو، «مشیخة الفقیه»، همراه ج 4 فقیه من لایحضره الفقیه؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، به كوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، 1380 ق / 1961 م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، به كوشش احمد صقر، قاهره، 1368 ق / 1949 م؛ اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛ اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ راوندی، سعید بن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، 1409 ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، به كوشش علیاكبر غفاری، بیروت، 1399 ق / 1979 م؛ طبری؛ تاریخ؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال، نجف، 1380 ق / 1961 م؛ همو، الغیبة، به كوشش حسن مصطفوی، تهران، كتابخانۀ نینوی؛ همو، الفهرست، به كوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، كتابخانۀ مرتضویه؛ كشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به كوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348 ش؛ كلینی، محمد بن یعقوب، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1388 ق؛ مسعودی، علی ابن حسین، اثبات الوصیة، نجف، 1374 ق / 1955 م؛ همو، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق / 1965 م؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، به كوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407 ق.